دانشجوی بسیجی

سعی می کنم بسیجی باشم.

حکیم مطلقم مرا کمک کن...

والا نمی دانم حکمت بعضی از کار های خدا چیه ... خدایا من بخاطر تو بسیجی شدم... کمک کن شرمنده ی بانوی دو عالم نشوم... خدایا چقدر داستانم پیچیده شده است...
میدانید کجای داستانم برایم جذاب تر است ... دو تا از بچه های دانشگاه درد و دل می کنند باهام ... هر دو یکسری مشکل دارند ... که من به خوبی می تونم شرایطشونو درک کنم چون توی موقعیتی شبیه بودم...
خدایا کمک کن مومن باشیم....... مشکلات جوانان را حل کن خدای من ... کمکمان کن غمی جز غم دوری مولایمان را نداشته باشیم... کمک کن حب و علاقه ای جز در راستای عشق آتشین به تو خدای خوبمان نداشته باشیم...خدایا کمک کن ... تو که دست مرا در سخت ترین لحظات گرفتی تو که آرامشم هستی .... کمکم کن ... شرایط سختیست... اما خودت گفتی آسانی در راه است ... دلم قرصه ... قلب مرا از حب دنیا خالی کن کاری کن که جز به رضایت تو به هیچ نیاندیشم... کمکم کن دریاب بنده ات را...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سادات بانو

مثلا بسیجی

دلشکسته
دستم به نوشتن نمی رود اعصابم از خودم خورد است....
خجل هستم از بسیجیان حقیقی که مرا به نام بسیجی می خوانند...
سعیم اینست که لا اقل آبرو داری کنم ... و این نام مقدس به خاطر من سر و پا تقصیر لکه دار نشود...
دلم می خواست ... می توانستم ... جایگاهم را رها کنم تا لااقل این واژه مقدس تاوان اشتباهات مرا ندهد... افسوس که شرایط طوری که رفتنم از ماندنم بدتر است...
شرمنده ام برای اینکه گاهی به جای اینکه مثل بسیجی ها برای عشق بازی با خدا کاری را کنم... چشمم به نگاه مردم است... گاهی از کار درست آنقدر واهمه دارم که فراموش کردم بسیجی نگاهش جز به نگاه خدا نیست....
گریه ها و مویه هایم دعا ها و توسل هایم ... نمی دانم چرا به هیچ جا نمی رسند.. سعیم اینست که کار های مفیدی کنم . اما اگر این کار ها خلوص داشت اینک دنیا را تکان میداد...
می دانم چرا کار هایم آن تاثیر کافی را ندارند... شهدای عزیز بسیجیان واقعی دست مرا بگیرید ... دیگر عقلم به جایی قد نمی دهد... که چه کنم تا مثل شما خالص خالص باشم... دلم می خواست الان کربلا بودم و آنقدر در حرم دست مشبک های ضریح می گرفتم ... تا امام حسین بر قلب تاریکم نگاهی کند... افسوس که آنکه عاشق نباشد به حرمش راهی نیست... حتی اگر راهی هم باشد.. او را به سر مگوی حرم چه کار از حرم فقط لوسر و ضریح طلا را می بیند... دلم سیاهم را برای شما آورده ام ای ائمه پاک خدا ای شهدا .... آیا آن را جلا نمی دهید؟!
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سادات بانو

عشق حقیقی خدا....

دل پاک
سلام ... می خوام یه حرف به اونایی که میگن دلت پاک باشه بگم...

مگر میشه کسی رو دوست داشت ولی به حرفاش گوش نکرد....

آدمی که خدا را واقعا از اعماق وجودش دوست دارد... نگاهش به خداست همه کار می کنه که خدا بیشتر دوستش داشته باشه... از تعریف دوستاش می گذره و تنهایی و سرزنش را تحمل میکنه که اون بالایی راضی باشه ...

حاضره بهش بگن زشت بهش بگن امل ... بهش هر چی بگن تا خدا را داشته باشه...

نگاهش به خداست سعی می کنه هر چه بیشتر خدایی بشه تا خدا بیشتر دوستش داشته باشه....

راستش ... خدا خیلی مهربونه خیلی همراه خوبیه... بهترین تکیه گاهه... کسی که بدونه چقدر خدا خوبه ... برای هیچ چیز و هیج کسی سعی نمی کنه از دستور خدا سرپیچی کنه ... وقتی یکی عاشق خداست وقتی یکی واقعا یکی رو دوست داره .... دیگه نمیگه من چی دوست دارم .. میگه او چی دوست داره...

خب به نظر شما همچین کسی چیزی رو که خدا تو قرآنش تو احادیث ائمه اش روش تاکید شده حجابشو نادیده میگره...

آیا کسی که میدونه خدا دوست داره همه بنده هاش رستگار بشن کاری می کنه که بنده های خدا از خدا دور بشن... یا سعی می کنه بنده های خدا را به خدا نزدیک کنه ... پس مگر میشه حتی اگر احتمال بده کاری داره میکنه که باعث دور شدن دیگران از خدا میشه را انجام بده...

دیگه نمی تونه بی تفاوت بگه اونا چشماشون رو درویش کنن بلکه میگه نکنه من کاری کنم که بخاطر من یک جوون که دلش نرم هست نسبت به خدا مبادا ... مبادا یه لحظه دلش بلرزه و از خدا دور بشه....

کسی که خدا را دارد حالشم خیلی خوبه حتی تو شرایط سخت آرامشش را ازدست نمیده اگرم ازدست بده در کوتاه ترین زمان ممکن اونو دوباره بدست میاره.

پس بیاین تا ماه رمضون تموم نشده لااقل عاشق حقیقی خدا بشیم.... تابحال شده خسته بشی از هر چی غیر خداست.... تابحال شده خسته بشی از عدم آزامش ... از نداشتن همراه.... این راه را امنحان کن

یک راهی که امتحان شده هم هست... هم برای یک خانم هم برای یک آقا اینست که چله ی ترک گناه بگیریم و بگیم خدا جونم بخاطر رضای تو این گناه را هرچقدر هم که سخت است ترک می کنم ....و در این چله با نماز تجدید عهد می کنم با تو که با کمک نماز ترک هر گناهی ان شاء الله ممکنست... بعد این چله که تماز ترک نشد و گناه را ترک کردی ببین خدا با دلت چی کار میکنه... یادتم نره ... صدبار اگر توبه شکستی باز آی...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سادات بانو

سلام بر شما ای پاسداران عشق حقیقی

پاسداران عشق

سلام حتما می پرسید این عنوان در مورد کیا هست.....

الان میگم بهتره از اینجا شروع کنم:

به نظر شما یکی از مهم ترین آینده سازان هر جامعه ای چه کسانی هستند؟

نخبه ها .... دولت ..... سربازان ..... و ..... نه هیچ کدوم .... بانوان و خانم های یک ملت یکی از مهم ترین آینده سازان ایران هستند.

چون نسل آینده است که آینده را می سازد و یک بانو با نقش مقدس مادری است که نسل آینده را میسازد... البته این اهمیت خانم ها مختص به آینده نیست در حال همراه مردانی در نقش همسر عمل می کنند و باعث آرامش همه اعضای خانواده و در مقیاس کلی جامعه می شوند .

حالا چرا جامعه؟ :

نمی دونم تا حالا شده تو یه اداره ای رفته باشید اول صبح به عنوان اولین مراجعه کننده یهو می بینید بی هیچ دلیل آقای کارمند سرتون داد میزنه ... یا نه تابحال پشت فرمون دیدید سر یه چیز پیش و پا افتاده اول صبح که همه سر حالند. آقا فریاده که بر سرتون وارد می کنه.... این بنده های خدا به احنمال زیاد از زیر تیر سرزنش ها و سخنان همسران عالی قدرشان فرار کردند ....برا همینم میگم اگر این خانم باعث آرامش است آرامش بده به جامعه یکی مثل پدر من با هیکل ماشاالله ورزشکاری فحشش هم میدن آروم می مونه یکی مثل اونا سر هیچی داد میزنه چون بانویی که باعث آرامش باید باشه.

یا ندید آقایونی که تفریحشون هر چیزی که خونه رفتشون رو عقب بندازه .... اینا درصد زیادیش تقصیرماست...

چون مهمیم.... مهم و تاثیر گذار ترین ها هستیم تو این جامعه .... حتی اگر تو این موارد بالا هم خانمی تقصیر کار نباشه کلید حلش حتما دست خانماست...

خانم های یک مملکت یکی از مهم ترین تغییر دهنده های سرنوشتند .... دست کم نگیرید ... حالا اگر مورد انتقاد قرار گرفتید دیگه نباید ناراحت بشید چون مهم هستید ... تاثیر گذار هستید .... اگر بانوان یک جامعه بد باشن اون جامعه حتی اگر فرشته باشن مرداش در آینه ای نزدیک در دام نابودی و آسیب قرار خواهد گرفت. چون نسل آینده در دستان آنهاست علاوه بر تاثیری که بر مرد هم نسل خود دارند. اگر هم یک جامعه در دام آسیب قرار بگیره خانم ها بسیار تاثیر گذار می توانند باشند....

در مورد نقش خانم ها در اسلام بسیار گفته شده .... تا جایی که در خانواده خدا برای خانم تنها دو وظیفه ی همسرداری و تربیت فرزندان را ذکر کرده که هر دو را میشود در چند واژه خلاصه کرد "مدیریت معنوی خانواده".

...... خب تا الان خانم ها متوجه شدید که چقدر تاثیر گذار هستید ....

حالا من می خوام دقیق تر بشم ....

یک دختر یک خانم یک بانو بسیار زیباست.... کارشناسی را می شناسم که از جهات دینی و زیبایی شناختی تخصص داشت تحقیق کرده بود و متوجه شده بود که تمامی وجود یک خانم هر خانمی به اندازه ای  (که ممکن است کم یا زیاد باشد.) برای آقایان جذاب است... اگر کسی خواست ایمیل ایشون موجوده.

این جذابیت هدیه خداست به ما خانم ها که به وسیله ی آن  پیوندی را مستحکم تر کنید.

ولی خب همون طور که آتش اگر درست و به جا استفاده نشود دست را می سوزاند ....

زیبایی خانم ها هم اگر خارج از کانون خانواده باشد دردسر ساز میشود....دلایل زیادی گفته شده ...که من به ذکر سه مورد بسنده می کنم.

اول کانون خانواده ها را سست می کند چون وقتی یک خانم خودش را زیبا می کند تا دیده شود ممکن است مردی خانواده دار که ایمان ظعیفی دارد تحت تاثیر این زیبایی قرار گرفته و زندگی اون مرد از هم بپاشد در خقیقت این حس زیبایی خواهی خانم ها کار دستشان می دهد و خودشون به خودشون خیانت می کنند... وقتی این خانم به خواست خودش رسید و بوسیله زیبایی اش نظر مردی را جلب کرد زندگی او هم دوام نخواهد داشت زیرا مهم ترین دلیل ازدواج زیبایی ای است که به بیماری ای بند است و بعلاوه بعد از چند ماه این زیبایی عادی خواهد شد.و همچنین هیچ دختری نیست که ادعا کند زیبا تر از او وجود ندارد ... همش این دختر باید حواسش باشد که همسرش به دختر زیباتر از او دل نبندد که دیر یا زود چنین خواهد شد...

دوم امکان ازدواج را کاهش می دهد.

آقایان بطور فطری نیاز به دیدن زیبایی خانم ها دارند این هم مثل زیبایی خانم ها برای مستحکم شدن کانون خانواده است. اما اگر این نیاز آقایان در فضایی خارج از این پیوند مقدس پاسخ داده شود . خب مشخص است که وقتی برای رفع نیازشان راهی رایگان وجود دارد دیگر براحتی تن به کاری سخت مثل ازدواح نمی دهند ... این هم خود پیامد هایی دارد که از ذکر آن اینجا بنا به دلایلی پرهیز می کنم.

سوم  فساد و تباهی در جامعه گسترش می یابد (این هم توضیحی دارد که می توانین از کتب مختلف استفاده کنید یا از طریق پیام خصوصی بپرسید.)

 حال جامعه ای را تصور کنید که ازدواج هایی که بوجود آمده در معرض خطر هستند و تعداد ازدواج هم کاهش می یابد ... آنگاه چه اتفاقی خواهد افتاد....آیا در این جامعه دیگر چیزی جز هوس خواهد ماند؟!....آیا عشق به افسانه تبدیل نخواهد شد؟!.....

مهم تربن  کانون تربیت نسل آینده از میان خواهد رفت.... و جامعه آینده ی روشنی از مخصوصا از لحاظ اخلاقی نخواهد داشت ... می تونید برای تصدیق این مطلب کمی به وضع جوامع غربی نگاه کنید .(اگر زبان خارجی تون قوی هست چون برای ایرانیا افرادی فقط گل و بلبلش را نشون میدن.)

دیدید اینهمه اتفاق برای این افتاد که یک خانم از هدیه ی الهی ای که خدا به او داده است در جای نادرست استفاده کرد... و البته آقایان هم بی تقصیر نیستند.

دین اسلام برای خانم ها حجاب را توصیه کرده و برای اقایان چشم پوشیدن را .... هر دو باهم چون اگر خانمی رعایت نکرد آقا رعایت کند و بلعکس... این گونه امکان گناه و فساد بسیار کم خواهد بود. ولی خانم ها مقصر ترند چون اونها باید ظاهریات را تغییر دهند و مردان بیاد پله هایی بسیار طولانی برای تربیت نفس و ایمان را طی کنند.

در جامعه امروزی ما با شبهه هایی مکارانه سعی در پیاده سازی سناریویی دارند که سالیان پیش در غرب اجرا شد....

اما جامعه ی ما با وجود حربه هایی بس سنگین تر هنوز دارد ادامه میدهد.... تنها به این دلیل که خواهران و برادرانی دلیر همچنان ایستاده اند و الک روز گار هنوز نتوانسته است آنها را از میان بردارد....مردانی که با تمام قدرت مردانگی خود را با پوشش چشم هایشان حفظ می کند و با غیرت تمام زنان سرزمین را ناموس خود می دانند ... و خواهران عزیزمن که در گرما و سرما و با تمام سختی هنوز هم زیبایی خود را پنهان می دارند ....اینان پاسداران عشق حقیقی  هستند..... جا دارد روز حیا و عفاف را به این جهاد گران تبریک بگوییم ...

بگوییم ممنونیم که از جامعه با چنگ و دندان حمایت می کنید ... که شما آینده سازان این مملکت هستید...

در این روز یادی از شهید عالی قدر حافظ ناموس ملت .... شهید علی خلیلی بکنیم شهیدی مظلوم که سرنوشتی عاشورایی پیدا کرد....

شهید بزرگوار

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سادات بانو

فقط خدا...

بنازم خدا رو ...
اینقدر تو طول سال فراموشش کردبم ...
اینقدر رفتارایی نشون دادبم که ناراحتش کردبم...
ولی خدای بزرگوارمون همه جوره باهامون راه اومد ... تلنگر های زیاد که برگردیم و آدم بشیم ولی ...دریغ....
بعد اینهمه بی معرفتی ، سهل انگاری و غفلت بازم ما رو دعوت کرده بیایم مهمونیش....
آخه خدا بنده ها شو خیلی دوس داره....
عمق این علاقه رو وقتی میشه دید که  بعد کلی غفلت بازم خدا نگات می کنه تلنگر میزنه بهت که برگردی ...
که خدایی بشی .... فقط تو باشی و اون ...
آدم میره تو عمق این محبت می پوکه از بدی خودش از بی توجهی خودش...
چرا یادم مون میره بعضی وقتا همچین موجود نازنینی رو نمی دونم...
چی میشه فقط میشبم منیت ...
فقط میشبم خود خواهی و خود بینی....
چی میشه عزیزی مثل خدا رو یادمون میره...
آخه این ارباب چقدر می تونه خوب باشه که بازم هر کار می کنی ازت نا امید نمیشه ...
چقدر مهربونی می خواد...
خدایا شرمنده ام بخدا دستمونو بگیر... به دادمون برس ...
مبدا لحظه ای ما را به حال خودمون بگذاری ...
خدایا ببخشید که بجای اینکه به تو و خوبیات توجه کنیم به "من" توجه کردیم...
درحالی که اونایی که تو دوسشون داری تهی از هر منیتی هستند... و پر از یاد تو هستند....
برای چی میدوییم مگه تو همه چیز نیستی؟! ...
چرا می خوایم از دیگران کمک بخواهیم....
رومون سیاه ... میشه ما رو ببخشی ....
ببخشید ... خدایا که امام زمانمون تنهاست.... ببخشید که یک عمل خالصم نداریم که چشممون به جمال آقا روشن بشه...
بببخشید که اگر کاری هم برای  رضایتت می کنیم ... یک جور برخورد می کنم که انگار تو بهش نیاز داشتی ...
خودت کمک کن به این بنده های ظعیفت آخه ما جز تو کی رو داریم که به دادمون برسه ... از خودمون به تو پناه میبریم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن: این متن از زبان چون منی سرشکسته است....برای شما بنده های خالص خدا نیست...
التماس دعا...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سادات بانو

چند منبع خوب ...

راستش من میخوام به همه بچه ها چند تا منبع رو که خیلی به دل خودم میشینه معرفی کنم...
1 کتاب کمی دیرتر رو بخونید....
2 سخنرانی های حاج آقا پناهیان محشره...
3 کتاب از گشت ارشاد تا چادر المیرا...
1 و 2 واقعا باعث به فکر فرورفتن آدم میشه....
3 هم هر دلیلی که من در مورد حجاب در طول مدت چند ساله و از کتاب های مختلف خوندم و یاد گرفتم رو باهم داره ... آدمای منطقی بخونن حتما...

پ.ن  : ببخشید این مدت نبودم حقیقتش درگیر مسائل مختلقی از جمله امتحانات و کتاب خوندن بودم...
از همه مهم تر نیاز به خلوت داشتم ... با خودم ... با خدام... آحه .... باید تکلیف خودمو روشن کنم... باید ....
بگذریم موفق باشید...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سادات بانو

دیدگاه....

اگر در اون زمان بودیم با یزید بودیم یا امام حسین ع ؟

این سوالی هست که خیلی از ما بهش فکر کردیم.....من میگم یه راهی هست که بفهمید.

باید پرسید دیدگاه ما چطوریه. دیدگاه که دنیایی باشه بودن با امام حسین ع یعنی مرگ حتمی یعنی مردن و اسارت خانواده ولی اگر با یزید باشیم ینی پول ینی سرمایه ینی خوشبختی....ینی عمارت ری.

ولی اگه دیدگاه خدایی باشه بودن با امام حسین ینی عشق ینی مردن تو راه ارباب جز فدا شدن نشاید. ینی ره صد ساله رو یه شبه رفتن ینی بهشت و با یزید بودن ینی آتش ینی ظلم. ینی بر روی ارباب شمشیر کشیدن ینی.....

این دیدگاه  بود که حر را حر کرد و عمر را عمر.

دیدگاه ما  چطوری است؟

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سادات بانو
درخواست

درخواست

آمریکا....

آمریکا چند تا گزینه داره....

گزینه نظامی...

اون اگر از موشک های ما نمی ترسید تا حالا صد بار بهمون حمله کرده بود.

تهاجم فرهنگی...

نتیجه شاید بده اونم حداقل ده یازده سال آینده....

بهترین راه و گزینه آمریکا تحریمه به نظر شما اونی که هدفش نابودی ایرانه.

تنها وسیله ای که داره رو به این راحتی تقدیم ایران میکنه....

می دونید ایران از ژنو تا لوزان در مورد سانتریفیوژ ها عقب نشینی داشته.(طبق گفته ی آقای صالحی)

می دونید هیچ کدام ار تحریم های آمریکا به نام تحریم هسته ای ثبت نشده و در توافق نامه تحریم های هسته از حالت اجرایی خارج میشه.

می دانید رهبر فرموده اند که توافق باید یک مرحله ای باشد ولی....

آیا می دانید یک ماه از وقت مذاکرات گذشته و هنوز فکت شیتی توسط ایران منتشر نشده در حالیکه رهبری دستور این کار را داده بودند.

آیا حق ما نیست بدانیم چه در لوزان رخ داده.

آیا نباید ما از دولت مردانمان این را مطالبه نماییم؟

بیایید همه باهم این را از آنها بخواهیم.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سادات بانو

خمپاره خواب آلود!

برای شما یک داستان از کتاب خمپاره های خواب آلود نوشته اکبر صحرایی انتخاب کردم امیدوارم از خواندنش لذت ببرید و لبخندی شیرین بر لبانتان نقش ببندد و شما را به فکر وا دارد. این داستان روایتی طنز است از .... داستان را بخوانید (البته لطفا!)

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سادات بانو

بسیجی!

بسیج...راستش خودش مفهوم زیباییست.
اگر عده معدودی به نام "بسیجی" بد رفتاری می کنند بی معرفتیست که بگوییم همه بسیجی ها اینگونه اند.
بسیجی مفهومی فراتر دارد.
اگر دیدید ما از بسیجی بودن افتخار می کنیم چون بسیجی واقعی بسیج را معنا می کند.
بسیجی یعنی جوونای بی ادعا و خستگی ناپذیری که از جونشون برای خاک و ناموسشون مایه گذاشتند.
بسیجی بودن یعنی جایی که شجاع ترین مردان می ترسند . نترسیدن.
بسیجی یعنی عشق مطلق به خدا.
بسیجی یعنی عمل.
ما بسیجیا افتخار می کنیم بسیجی هستیم عین عزیزمون آقامون سید علی خامنه ای.
بسیجی یعنی دوستی ...یعنی محبت بی چشم داشت...
یعنی فقط برای خدا.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سادات بانو